کارن کارن ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره
کاریناکارینا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

عشقهای ابدی مادر ... کارن و کارینا

چهارماهگی کارن و کارینا

                                  دلنوشته های رنگی رنگی مادر شروع چهار ماهگی 17/5/92 با پایان سه ماهگی دلپیچه های کارن و مخصوصا کارینا کم شد... وزن کمتون هم جبران  شد ...  کمی تپل شدید و حرفهای اطرافیان هم کم شد فقط یه چیز نگران کننده است  رفلاکس شیر ... 22/5/92   بلاخره تونستیم بریم بازار خرید ... 23/5/92 رفتن به مرکز بهداشت بابت قد وزن شما ... کارن     900/...
17 مرداد 1392

سه ماهگی کارن و کارینا

                                نوشته های رنگی رنگی شروع سه ماهگی 17/4/92  تزریق اولین واکسن وانداره گیری قد و وزن کارن و کارینا کارن  وزن 800/3 کیلو      قد 54 سانتیمتر کارینا وزن    850/3 کیلو   قد 57 سانتیمتر 19/4/92    این روزها می خندید و صدا از خودتون در میارید مخصوصا کارن 5/5/92 کارن کاملا ما رو می شناسه و دوست داره ...
7 تير 1392

دو ماهگی کارن و کارینا

                                            نوشته های رنگی رنگی شروع دوماهگی 20/3/92  رفتن به خونه مادر جون برای  چند روز مشکل مادر با اطرافیان سر مقدار شیر خشک شما . .. روحیه خسته مادر 24/3/92  قربانی کردن یک گوسفند و گرفتن جشن تولد برای کارن و کارینا 29/3/92 رفتن به دکتر معتمدی برای اولین بار ( دکتر کارن و کارینا ) 13/4/92 هنوز ک...
17 خرداد 1392

یک ماهگی کارن و کارینا

کارن و کارینای عزیزم ... فرشته های نورانی من میلادتون مبارک                                           نوشته های رنگی رنگی : روز تولد (شروع یک ماهگی ) 17/2/92       من در بیمارستان کلینیک پذیرش شدم ...ساعت  30/12 وارد اتاق عمل شدم .... دکتر خوشبخت اومد .. عمل سزارین شروع شد ... بی حسی از کمر ...با کمی درد ....وبعد صدای گریه قل اول ...دخترم ...
17 ارديبهشت 1392

دوران بارداری

دوران بارداری: 17/6/91  گرفتن جواب مثبت آزمایش (تیتر 5/858 برای وجود شما به ثبت رسید)   25/6/91 سونوگرافی اول وجود دو ساک حاملی یکی تو پر بود و یکی تو خالی   4/7/91   بعد از 6 هفته برای شنیدن صدای قلب کودکی که در وجودم شکل گرفته رفتم سنوگرافی و صدای قلب دو کودک شنیده شد ، شروع بارداری دو قولویی من شوک  شدنم ازاین مسئولیت سنگینی که خدا برای من رقم زده و شادی زیاد پدرتون   25/6/91  داشتن حالت تهوع ، سر درد ، بی حوصلگی ، بیشتر خونه مادری هستم، 3 کیلو اضافه وزن دارم و دلواپس سلامتی شما هستم   7/7/91 ...
17 فروردين 1392