دو ماهگی کارن و کارینا
نوشته های رنگی رنگی
شروع دوماهگی
20/3/92 رفتن به خونه مادر جون برای چند روز
مشکل مادر با اطرافیان سر مقدار شیر خشک شما . .. روحیه خسته مادر
24/3/92 قربانی کردن یک گوسفند و گرفتن جشن تولد برای کارن و کارینا
29/3/92 رفتن به دکتر معتمدی برای اولین بار ( دکتر کارن و کارینا )
13/4/92 هنوز کوچولو موچولوئید با چشماتون مارو دنبال می کنید ویه کوچولو می خندید .
هر دو ساعت شیر می خورید ولی باز گریه کردنتون به راهه... موهای کارن که ریخته بود کمی در اومد و موهای جلو کارینا ریخت با پستونک هم میونه خوبی ندارید ولی پدر و خاله سعی می کنند به هر طریقی بهتون بخورونن
این ماه خیلی درگیر شما بودم چیز زیادی نتونستم یادداشت کنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی