کارن کارن ، تا این لحظه: 11 سال و 12 روز سن داره
کاریناکارینا، تا این لحظه: 11 سال و 12 روز سن داره

عشقهای ابدی مادر ... کارن و کارینا

پنج ماهگی کارن و کارینا

1392/6/17 21:23
نویسنده : فاطمه
431 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دلنوشته های رنگی رنگی مادر

شروع پنج ماهگی

18/6/92  رفتن به مرکز بهداشت برای قد و وزن  و تزریق واکسن 4 ماهگی غمگین

کارن   800/5  قد  60   cm دور سر 40 cmبوس

کارینا 600/5  قد   62   cm  دور سر 40 cmبوس

20/6/92   کارینا با شیشه مشکل پیدا کرده و شیر نمی خوره ... خستهگریه و همش تویه خواب باید شیر خشک بدم و بیشتر شیر مادر می خوره ...متفکر

21/6/92 کارینا گرسنه بود و شیشه شیر هم نمی گرفت به پیشنهاد پدر سر شیشه شیر کارن  با کارینا عوض کردیم ودر کمال تعجی دیدیم کارینا شیر می خوره ومشکل سر شیشه اش بود ...سوالبدبوتشویق

27/6/92     چند وقت بود که روی کارینا زوم کردیم احساس کردیم به صدا عکس العمل نشون نمی ده و دلواپس شدیم گریه تصمیم گرقتیم ببریم شنوایی سنجی که خدا رو شکر همه چیز و آزمایشات خوب بود آرام فقط خانم ناز و عشوه زیادی داره ولی حسابی این موضوع منو داغون کرده بود خدا یا هزاران بار شکرت .گریهمحبت

27/6/92   جشن عقد کنان عمو فراز و منا جان بود محبت... که شما نقل و نبات مجلس بودید .بوس.بوس.. تو کریر با هیجان به همه و محیط رنگی رنگی نگاه می کردید و ذوق می کردید ...خندونک

28/6/92    مراسم جشن نامزدی عمو فراز بود و شما پیش خاله و دایی جان(داداش) و پدری بودید خطا کارن حسابی اذیت کرد غمگینو پدری اونو سوار ماشین کرد ودور دورتویه خیابونا ...تا بخوابه بدبو

30/6/92 احساس می کنم لثه هاتون می خاره و کارن همش عروسکها رو با حرص گاز میگیره ولی برای دندون خیلی زوده هیسخطاخسته

1/7/92 سفر به تهران غمگین

2/7/92 کارن اذیت کن شده... بیقراره  و روی پا می خوابه گاهی هم می گه که بغل باشم تا بخوابم بی حوصلهکارینا ولی می خنده شیرین تر شدهبوس و نگاهش معنی دار شده زیاد نمی خوره ولی کارن همش اسباب بازیها رو تو دهنش میزاره و به  لثه هاش میکشه...

4/7/92 کارن گردن بالا میاره پاهاشو می گیره و با کمک می شینه بوسو کارینا هم گردنش همش بالاست خندهو با پاش  بازی می کنه و سر و صدا راه می اندازه...زیبا

7/7/92 کارن عکس العملش خوبه ولی با غریبه ها غریبی می کنه و گریه می کنهگریه ولی کارینا غریبه ها رو دوست داره محبتو میره تو بغلشون ... کارن کمی تپلتر شده بوسولی کاریناتو زمانی که رفلاکس داشت ازش عقب موند.خندونک.. و شیطون شدن  ... وبرای خواب مقاومت می کنید ...ترسوکچلغمناکخواب آلود

9/7/92 کارینا مدتیه که باز سر شیر خوردن اذیت می کنهگریه شیر باید سرد بشه بعد خانم بخوره ولی دکتر می گه نباید سرد بخوره ...سوال

11/7/92 کالسکه سواری دو قولوها....بوسبوسمحبت

13/7/92 نشستن در صندلی غذاخوری....بوسبوسمحبت

17/7/92 یه اتفاق بد .... گریهخطا عصر من برای خرید رفتم بیرون شما تو اتاق خواب خوابیده بودید پدر تو یه سالن خوابش برد و وقتی خاله بابا اومدبرای حموم کردنتون صدای زنگ در نشنید... سوتشاکیمتنظر بچه ها بیدار شدند وگریه می کردند  ولی پدر در خواب ناز بود و به تماس من هم جواب نمی داد...تعجب من نگران اومدم درو باز کردم و بچه هادر حال گریه بودند... گریههق هق میکردند و پدر در خواب ناز عصبانیکچلعصبانی( عاقبت بی خوابی های شبانه )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)