چهل و سه ماهگی دوقلوها کارن و کارینا

بارش ناگهانی برف در آذر ماه و برف بازی و شادی بچه ها ....

 

 

 

خواب و معصومیت کودکانه بچه ها ...

 

کارن و کارینا و دیدن کارتن و محو شدن

 

 

 

کلاس آی مت ...

 

 

 

 

 

بازیهای دونفره ... که اکثرا به ماشن بازی و قطارسواری روی مبل ختم میشه و صدای شیرین خنده هایی معصومانه کارن و کارینا

 

 

 

 

کتاب خوان کوچک مادر ...

 

 

 

و ماشین باز کوچک مادر ...

 

 

و آشفته بازار خانه مادر ...

 

 

 

صندلی بازی ....

 

 

آماده باش برای رفتن به پارک و شروع پوشیدن لباسهای زمستانی ...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و طبق معمول آخر هفته های دوقلوییی رفتن به رستوران ... کافه ماهور و دیدن طوطی در قفس ... و سرگرمی بچه ها و آقای پدر ...

 

 

 

 

برف برف برف ...

مهمون ناخونده شهر ما ... که معمولا خیلی کم مهمون منطقه ما میشن ... ولی  بارش ناگهانیش ضرر زیادی به باغدارهای منطقه و البته باغ پدری رسوند ... که نمیدونستیم از اومدنش خوشحال باشیم یا ناراحت ... ولی شادی بچه ها لب همه رو خندون کرده بود ... مخصوصا که با شب تولد مادری عزیز همراه بود ...

 

ادم برفی کار دست مامان و خاله و کمک دخترها (سارا و مهتا ) در حیاط مادری

 

سارا مهتا و بچه ها ...

کارینا و وحشتش از برف ...

 

کارن و عشقش به برف و برف بازی ...

 

عکس هنری خالها از کارن و کارینا در حیاط خانه پدری

برف بازی در پارک بزرگ شهر و پسر قهرمان مادر

 

کارینا و وحشتش از برف و خیسی و سر خوردن که گوشه ای وایستاده و نظاره گر برف بازی بچه ها ست ...

 

کارینا در بارونی و شال خاله ...

 

و پایان روز و برگشت به خانه ... کارن و کارینا در ماشین ... البته مجددا بعلت قطع گاز خانه  برگشتیم به خانه مادری و شب رو اونجا ماندگار شدیم

 

 

 

 

و اما تولد مادری در یک شب برفی ... با کیکی که مادر درست کرد و دورهمی برادر و خواهری و شب زیبا ... مادری جون عمر طولانی و سرشار از سلامتی و شادی برات ارزو میکنیم

 

به به ...

 

 

 

 

 

 

خمیر بازی های سه نفره ما ...

 

 

 

 

تولد سارا و تارای عزیز دخترداییهای کارن و کارینا

 

مادری و جوجه های کوچیکش ...

 

و پدری و جوجه های کوچکش

 

 

دایی جان دکتر و کارن ... و ژستهای مختلفشون ... کلا خیلی باهم کیف میکنن و تویه فازند ...

 

و دایی جان مهربان ... بهترین دایی دنیا ...

مرد من

باربی مامان

سه تا دوست و همبازی

 

 

 

کارینا  و سوار ماشین شدن و ترک صندلی ماشین کودکانه

و کارن نیز هم ...

محافظ خواهر ...

 

 

تیپ پاییزی دوقلوها ...

 

آیدا جون مهربون و تبلتش که سرگرمی بچه هاشده ...

 

کارینا در کنار خاندایی و عشق تنبک زدن

 

غذاخوردن دوقلوها که بهبودی در اون دیده نمیشه

 

آبگوشت مخصوص پدری

 

 

 

 

نقاشی کردن که یکی از سرگرمیهای روزانه بچه ها شده

کارن داره اسم کارینارو زیر نقاشیش براش مینویسه (مثلا)

 

دسر موز ... دسر مورد علاقه بچه ها ...

 پخت کاپ کیک برای مادر جون ...

 

پیتزا پز های کوچک مادر ....

 

 

 

 

به به چه پیتزای عالی شده با طعم دستهای کوچک بچه ها و عطری سرشار از عشق و لذتشون