هجده ماهگی
عید غدیر و دوقلوها ...
دومین عید کارن و کارینا ... که ار پدرجون و مادر جون عیدی گرفتن ... و این کتابهارو هم از عمه جونشون ...
بازی جدید کارینا با میز خونه مادرجون ... تاحالا میرفت روش الان میره زیرش ...
نازنین مامان و تل جدیدش ... ولی زیاد دوسش نداره
اینم آقا کارن و چهره ناراحتش بعد دیدن ظرف غذا
کارینا نازی داره به خاله کمک میکنه تا کادو هایی که به عنوان هدیه (عیدی) برای مهمونها خریدن رو کادو کنه ...کارنم که با پدر رفتن بیرون ... خانه پدری...
بازی دوقلوها با برج قورباغه ... البته هر بازی باهاش میکنن بحز بازی اصلی خودش
مراسم شیر خوردن قبل خواب کارن و کارینا
************************************************************
اتفاقاتی که در یکی از روزهایی که دوقلوهارو بردیم پارک افتاد ...
آماده شدن برای رفتن به پارک که با دعوا شون شروع شد و...
یه عکس اجباری در حیاط خانه ...
سوار ماشین شدن و آماده برای حرکت ... پس پدر کو ؟؟؟؟
رسیدیم ... آخ جون تاب ب ب ب ب
خوچلای مادر دارن تاب تاب میخورن و حسابی لذت میبرن
وای سرسره ....عاشقشن ...
اینم آخر بازی و هوا حسابی سرد و شما بالاجبار و با گریه پارک رو ترک کردیم ... عکسی موجود نیست متاسفانه ...
عزیز مامان خسته از بلابلایی کردن ...
کارینا هیجان زده از عکسهای روی یخچال مادرجون... که علاقه زیادی به بوسیدن عکسها داره
وای باز این دوتا رفتن توی کشو میز
دعوا ... از نوع مو کشیدن ... اونم نوبتی
شیر خوردن شبانه همراه بادیدن بی بی
اینم یه سه شنبه سخت... زمان زفتن به خونه مادری ...حیاط خانه ...
*************************************************************
اینم دوتا تخته نقاشی که کارن و کارینا برای روز کودک از مامان و بابا هدیه گرفتن ... و برای لحظاتی سرگرم شدن
اینجام اتاق بچه هاست و دارن با تخته هاشون نقاشی میکنن ... اول هرکی رو تخته خودش ...بعد کارینا روی تخته کارن و بعد دعوا سر مداد ...