نوزده ماهگی کارینا و کارن
شبهای سرد پاییز و پارک رفتن کارن و کارینا
کارن وکارینا در حال بازی با صندلی هایی که جدیدا خریدن ... و گاهی کارهای خطرناک هم انجام میدن که منجر به ضبط صندلی ها میشه ....
بازی با کیف مهتا دختردایی مورد علاقه کارن و کارینا
و عروسک کارینا که نانا صداش میکنن
کارن و کامیونش ... که برای اولین بار دیدنش ولی حسابی یه خاطرش دعواشون شد و توسط پدر ضبط شد و کنار گذاشته شد تا بعد ها ... ولی حسابی ذوق کردن از دیدنش ...
کارن وکارینا ودوستاشون تارا نازی و ویانا نازی(یکی از شبهای محرم-خونه مادری به صرف کشمش پلو)
کارینا و بازیهای مورد علاقش ووو نانا جونش ...
توپ بازی کارن و کارینا ....
کارن و کارینا در حال بازی با کلاه پدر...
کارن و کارینا در حال خوردن شام ... ماکارونی و سالاد فصل ... یکی از غذاهای مورد علاقشون ....
دعوا خواهر و برادری ... لطفا کسی دخالت نکنه
یکی از شبهای سرد پاییز وتاب تاب سواری کارن و کارینا جونی ...
تولد هفت سالگی سارا و یک سالگی تارا (دختردایی های کارن و کارینا ) و بلا بلایی کردنهاشون
کارن با اسکوتر مهتا جون... به کمک دایی داداش ...
شیطنت های کارن و کارینا در خانه مادری و پدری
لالا کردن فرشته های ناز مامان ... آدم دلش میخواد حسابی بوس یوسیشون کنه ...
به قول کارن شین خوردن نازنینای مادر
نون خامه ای خوردن کارن و کارینا ...
یه عکس یادگاری با کلاه مهتا جون ...
کارینا و کیک خوردن یواشکی - تولد مادری ..
اینم یه ژست مخصوص برای خاله جونی ...